مشق عشق

یه روزی می آیی و می بینی که آخر جاده یه نفر تنها ایستاده و منتظرته

مشق عشق

یه روزی می آیی و می بینی که آخر جاده یه نفر تنها ایستاده و منتظرته

دریای آبی رنگ

از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند؟!
دیوانهها     آواز    بیآهنگ  میخوانند

گاهی  قناریها  اگر  در  باغ  هم  باشند
مانند مرغان قفس   دلتنگ   میخوانند

کنج قفس میمیرم و این خلق بازرگان
چون قصهها  مرگ مرا نیرنگ میدانند

سنگم به بدنامی زنند اکنون ولی روزی
نام مرا با اشک روی  سنگ  میخوانند

این  ماهی  افتاده    در  تنگ  تماشا  را
پس کی به آن دریای آبیرنگ میخوانند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد